دختربچهها با آن لباسهای رنگی و زیبا دایره زدهاند.
عروسک، گوشهای پرتاب شده.
دخترک به جای عروسک و لباس مدرسه حالا لباس عروسی به تن کرده.
درست تر بگویم لباس عروسی به تنش کردهاند.
اشک صورتش را پوشانده.
مادر که به سمتش میآید، کورسوی امیدی در دلش روشن میشود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران ،مادر نجاتش میدهد؟
مادر اما دسته گل سفید رنگ را به سویش دراز میکند.
امیدش دود میشود.
جیغ میزند، دوروبریها اما کِل میکشند.
دخترک نیروی حیاتش را از دست داده است؛ او تسلیم سرنوشت میشود.
به چهره تماشاگران این نمایش نگاهی میاندازم، بیشترشان اشک میریزند.
No comments:
Post a Comment